یکی از مسائلی که بازماندگان پس از مرگ متوفی پیگیری می کنند، نحوه تقسیم سهم الارث است. ما در این مقاله اطلاعاتی در این رابطه ارائه داده ایم تا بتوان با مطالعه آن راحت تر مسائل مربوط به سهم الارث و حقوق وراث را پیگیری نمود. پس در این مقاله با ما همراه باشید.
از گذشته تاکنون در میان تمام اقوام و نژادهای مختلف بشر، مسئله ارث و تقسیم آن وجود داشته و زمانی که شخصی از دنیا میرفت اموال و دارایی های بجا مانده از او بین وراث او تقسیم می گردید.
ارث در معنای لغوی آن به معنای میراث می باشد یعنی اموال بجا مانده از متوفی.
تقسیم ارثیه زن
در رابطه با تقسیم ارثیه زن می توان گفت که اگر زن فوت شده دارای فرزند نباشد در صورت تاهل شوهر نصف اموال وی را تصاحب خواهد کرد و مابقی اگر در طبقه اول پدر و مادرش باشند به نسبت یک سوم باقی مانده سهم مادر و دو سوم سهم پدرش خواهد شد.
اما اگر زن دارای فرزند باشد شوهر یک چهارم اموال وی را ارث می برد و مابقی بین وراث به نسبت مردان دو برابر زنان ارث خواهد رسید.
اگر وراث زن تنها یک نفر یعنی شوهر زا فقط پدر یا مادر و یکی از اولاد وی باشد تمام ارث متعلق به آن یک نفر خواهد بود.
تصور غلطی که در بین عرف جامعه وجود دارد اینست که در صورت فوت زن وراث به مساوی از وی ارث خواهند برد که در قانون این چنین مواردی وجود ندارد.
طبقات سه گانه وراث زن مانند هر متوفای دیگری خواهد بود و سهم هر وارث با توجه به نسبتش با متوفی و جایگاه خود در جدول تقسیم ارث مشخص می گردد و همسر زن در کنار تمام طبقات شامل ارث خواهد شد و در صورت نبود افراد هر طبقه ارث به طبقه بعد منتقل می گردد.
طلا و زیورآلات زن اگر در تملک وی باشد به همان نسبت تعیین شده دیگر اموال بین وراث تقسیم می گردد اما اگر همسر آنها را به صورت امانت به وی داده باشد متعلق به او خواهد بود و تقسیمی در مورد آنها انجام نخواهد گرفت.
١) مخارج ضروری: این مخارج می بایستی از اصل اموال متوفی پرداخت شوند:
هزینه کفن و دفن و مراسم و که می بایستی در حد متعارف و معقول از اموال متوفی خرج شود. پرداخت بدهی های طلبکاران متوفی پرداخت مهریه همسر متوفی پرداخت بدهی های عبادی متوفی یعنی مخارج حج واجب، خمس و زکات و نماز و روزه ای که از متوفی قضا شده باید از اصل اموال او پرداخت شود. اما اگر متوفی بدهی های عبادی خود را اعلام نکرده باشد، تکلیفی بر عهده وراث او نمی باشد.
٢) ثلث أموال
اگر فرد متوفی وصیت کرده باشد که مقداری از اموالش را به فرد یا افراد مخصوصی بدهند و یا در راه خیری صرف گردد، چنانچه بیشتر از ثلث (یک سوم) اموالش نباشد، وراث می بایستی به وصیت او عمل کنند اما اگر متوفی جهت انجام کارهای حرام وصیت کرده باشد، آن وصیت اعتباری ندارد.
٣) تقسیم ارث
بعد از اینکه بدهی های متوفی پرداخت گردید و ثلث اموال او نیز برای مواردی که وصیت کرده بود، انجام گردید، باقیمانده اموال او بین وراث تقسیم میشود و تقسیم ارث مطابق با قانون شرع انجام میشود، نه طبق سفارش متوفی.
بطور مثال اگر فردی وصیت کند که بعد از فوت او دختران و پسران او به یک اندازه سهم ببرند، آن وصیت قابل اجرا نمی باشد.
به طور کلی تمامی اموال متوفی اعم از منقول و غیر منقول می تواند بسته به درخواست وراث مطالبه شود. اموال به جای مانده بین تمامی ورثه مشاع است و آنها می توانند سهم متعلق به خود را به صورت جداگانه مشخص و اخذ نمایند. در شرایطی که هدف تقسیم شرکت باشد، تمامی شرکا باید طرف دعوا در نظر گرفته شوند. زیرا هرگونه تصمیمی که در این رابطه گرفته شود و یا اقدامی که صورت بگیرد، می تواند در حقوق سایر اصحاب دعوی تاثیرگذار باشد.
فوت و یا محجور شدن هر یک از ورثه تاثیر مستقیم دادرسی بر وراث خواهد داشت. در این شرایط با استناد به ماده ۱۰۵ قانون آئین دادرسی مدنی، دادرسی متوقف خواهد شد. با توجه به ماده ۳۰۰ قانون مدنی کشور هر یک از وراث می توانند به صورت جداگانه برای دریافت سهم الارث خود اقدام نمایند.
فرض:
سهم مشخصی است که در قرآن برای بعضی از وراث عنوان گردیده است و به افرادی که آن را می گیرند، فرض بَر می گویند.
ترکه:
آن چیزی است که از متوفی بجا میماند و او مالک آن بوده است مانند خانه، زمین، پول و .
حَبوِه:
در لغت به معنای عطا می باشد و در اصطلاح فقه عبارت است از برخی از اموال پدر که بعد از فوت او به پسر بزرگش می رسد.
سهم:
اگر مالی بین دو یا چند نفر مشترک باشد، نصیب هر یک از شرکا را سهم یا حِصه می گویند.
حَجب:
محروم شدن وارثی از وراث (به صورت کلی یا جزئی) به وسیله شخص دیگری از خویشاوندان متوفی را حجب می گویند.
محروم کننده را حاجب و محروم شده از ارث را محجوب می نامند.
حجب حِرمان: مانع رسیدن ارث می شود مثلاً اگر میت پدر داشته باشد، پدربزرگ او ارث نمی برد. حجب نقصان: مقدار ارث را کم می کند بطور مثال زنی که فرزند دارد و شوهرش فوت می کند، فرزند باعث میشود که سهم مادرش از یک چهارم به یک هشتم تقلیل یابد.
نَسَب:
نسب اصطلاحی است که فردی یا از تولد ناشی می شود (مانند فرزند برای والدین) و یا از انتساب دو نفر به شخص ثالث (مانند نسب دو برادر که به پدر و مادر منتهی می شود)
سَبَب:
ارتباط شخصی با شخص دیگر بوسیله عقد و قرارداد مانند عقد ازدواج.
همسر متوفی که در عقد دائم او بوده و عقد صحیح باشد. برده ای که مولایش او را آزاد کرده باشد. کسی که سابقاً با میت پیمان جریره بسته باشد یعنی اینکه هر دو قبول کنند که همواره پشتیبان یکدیگر باشند و در آینده هم از یکدیگر ارث ببرند. ناگفته نماند که این پیمان در صورتی صحیح است که میت وارث نسبی نداشته باشد.
نکته: اگر میت از جهت نسب و سبب بی وارث باشد، ماترک او به حاکم شرع یا امام معصوم میرسد.
یکی از مسائلی که بازماندگان پس از مرگ متوفی پیگیری می کنند، نحوه تقسیم سهم الارث است. ما در این مقاله اطلاعاتی در این رابطه ارائه داده ایم تا بتوان با مطالعه آن راحت تر مسائل مربوط به سهم الارث و حقوق وراث را پیگیری نمود.
به طور کلی تمامی اموال متوفی اعم از منقول و غیر منقول می تواند بسته به درخواست وراث مطالبه شود. اموال به جای مانده بین تمامی ورثه مشاع است و آنها می توانند سهم متعلق به خود را به صورت جداگانه مشخص و اخذ نمایند. در شرایطی که هدف تقسیم شرکت باشد، تمامی شرکا باید طرف دعوا در نظر گرفته شوند. زیرا هرگونه تصمیمی که در این رابطه گرفته شود و یا اقدامی که صورت بگیرد، می تواند در حقوق سایر اصحاب دعوی تاثیرگذار باشد.
فوت و یا محجور شدن هر یک از ورثه تاثیر مستقیم دادرسی بر وراث خواهد داشت. در این شرایط با استناد به ماده ۱۰۵ قانون آئین دادرسی مدنی، دادرسی متوقف خواهد شد. با توجه به ماده ۳۰۰ قانون مدنی کشور هر یک از وراث می توانند به صورت جداگانه برای دریافت سهم الارث خود اقدام نمایند.
مواردی که باعث میشوند بعضی از وراث از ارث محروم گردند عبارتند از:
الف) قتل:
اگر شخصی مورث (کسی که از او ارث میبرد) را بکشد (به عمد و به باطل) از ارث محروم میشود مانند اینکه پسری، پدر خود را به قتل برساند.
ب) کفر:
وارث کافر از مورث مسلمان ارث نمی برد. اما اگر قبل از تقسیم ارث، مسلمان شود، ارث می برد ولی بعد از آن نخواهد برد.
ج) لعان:
اگر مردی به همسر خود نسبت زنا دهد و هر دو یکدیگر را لعن کنند (لعنت کردن به دروغگو طبق شرایطی خاص)، زوجین از یکدیگر ارث نمیبرند.
د) ولدالزنا:
شخص ولدالزنا از پدر و مادر و اقوام آنها ارث نمیبرد.
الف) شوهر فوت کرده است:
زنی که عقد دائم شده از شوهر خود ارث میبرد و زن صیغه ای سهمی نخواهد داشت. اگر شوهر، فرزند یا نوه داشته باشد، همسرش یک هشتم ارث را میبرد و مابقی بین ورثه تقسیم میشود. اگر متوفی فرزند یا نوه ای نداشته باشد، همسرش یک چهارم را ارث میبرد و مابقی بین وراث تقسیم میشود. اگر شوهر خویشاوندان نسبی نداشته باشد، زن او همان یک چهارم را ارث میبرد و مابقی آن به امام معصوم یا حاکم شرع می رسد. زن از تمام اموال منقول شوهر ارث میبرد و از قیمت زمین و ساختمان یا محصولات کشاورزی آن زمین ارث میبرد. زنی که طلاق گرفته باشد و در ایام عده (سه ماهه اول) شوهرش فوت کند از او ارث میبرد. اگر مرد بیماری، زنی را عقد نماید و قبل از عروسی در اثر همان بیماری بمیرد، همسرش از او ارث نمیبرد.
ب) زن فوت کرده است:
شوهر به شرطی ارث میبرد که عقد ازدواج آنها دائم بوده باشد نه موقت. اگر زنی که فوت کرده است فرزند داشته باشد، شوهر او یک چهارم ارث میبرد و مابقی بین وراث او تقسیم میشود اما اگر زن عقیم بوده یا فرزندی داشته که قبلاً فوت کرده، شوهرش یک دوم ترکه را میبرد. اگر زن خویشاوندان نسبی نداشته باشد، شوهرش همه ارث او را می برد.
دادگاه صالح برای تقسیم سهم الارث کدام است؟
با توجه به ماده ۲۰ قانون آیین دادرسی مدنی و ماده ۲ قانون تصدیق انحصار وراثت که در سال ۱۳۰۹ مصوب شد، در صورت عدم تقسیم ترکه، دادگاه صالح برای رسیدگی به آن و تصدیق گواهی انحصار وراثت، دادگاه آخرین محل اقامت دائمی متوفی در نظر گرفته می شود که با توجه به مقررات موجود در گواهی تصدیق انحصار وراثت در شورای حل اختلاف قابل پیگیری خواهد بود. در شرایطی که آخرین محل اقامت متوفی مشخص نباشد، دادگاه آخرین محل سکونت متوفی در ایران در نظر گرفته می شود و اگر در ایران زندگی نمی کرده است، دادگاهی که مال غیر منقول در آن واقع شده است، انتخاب می شود. اگر این چنین نبود دادگاهی که مال منقول در آن قرار دارد، دادگاه صالح رسیدگی خواهد بود. اگر هیچ یک از این شرایط وجود نداشته باشد، دادگاه محل سکونت یکی از ورثه صالح اعلام می شود. در شرایطی که ترکه بین وراث تقسیم شده باشد، دادگاه صالح با توجه به محل سکونت خوانده در نظر گرفته می شود.
اموال مشمول مالیات بر ارث پس از کسر دیون متوفی از جمله مهریه تعیین می شود. در صورت تعدد وراث تا زمانی که ترکه متوفی تفکیک و سهم الارث خواهان مشخص نشده، امکان الزام شهرداری به صدور پروانه ساختمانی مقدور نمی باشد. ابتدا باید بین ورثه، تقسیم ترکه صورت گیرد تا دعوای مطالبه اجرت المثل اقامه شده از سوی یکی از وراث علیه وارث دیگر قابل استماع باشد. رسیدگی به تقاضای افراز املاک مشاع موضوع ارث، در صلاحیت دادگاه حقوقی است. از آنجا که ورثه پس از فوت میت مستحق ترکه هستند، اقرار نامه یکی از ورثه مبنی بر دریافت حق موروثی خود در زمان حیات مورث و اسقاط حق آتی در تعلق سهم الارث خود، اسقاط مالم یجب (ساقط کردن حقی که به وجود نیامده) تلقی شده و باطل است. در دعوای اثبات نسب، در صورت فوت فردی که خواهان خود را منتسب به وی می داند دعوی می بایستی به طرفیت وراث اقامه می شد و بر فرض نبودن وارث با توجه به قوانین موضوعه من جمله مواد ۸۶۶ قانون مدنی و ۳۲۷ و ۳۲۸ قانون امور حسبی حاکم (دادستان) باید طرف دعوی قرار گیرد. فقط قتل عمد مانع ارث بردن قاتل از مقتول می شود و قتل غیرعمد مانع از توارث نیست. نظر به اینکه مستمری بازماندگان شهداء، مصداق ماترک میت نیست تا مشمول قانون ارث باشد، لذا مستمری صرفاً به کسانی تعلق می گیرد که در حال حیات شهید، تحت تکفل وی بوده باشند. با تغییر موجر یا مستاجر از طریق ارث یا انتقال، در اجاره های مشمول قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۵۶، با توجه به اینکه طرف های جدید قائم مقام طرف های پیشین هستند، نیازی به تنظیم اجاره نامه جدید نبوده و دعوی الزام به تنظیم اجاره نامه جدید مسموع نیست. فروش سهم الارث سایر ورثه بدون اجازه سایر وراث، مصداق بزه انتقال مال غیر است؛ این انتقال باطل بوده و رد مال ندارد. هر چند موصی در زمان حیات مجاز به وصیت (اخراج ثلث از اموال و املاک) است امّا در صورتی که سند رسمی موضوع وصیت، باهدف اخراج ثلث تقریر نیافته بلکه در مقام تقریر سهم الارث احد از فرزندان برآمده باشد دادگاه وصیت رسمی را باطل اعلام می نماید زیرا صرف رسمی بودن سند ملازمه ای با امتناع در رسیدگی به فساد ماهیت اعمال حقوقی مندرج در آن ندارد. در تصادفات رانندگی منجر به فوت، اگر راننده مقصر نیز جزء ورثه متوفی باشد، شرکت بیمه گر مکلف به پرداخت سهم الارث وی خواهد بود. پس از فوت زوجه، امکان استرداد کل جهیزیه توسط ورثه وجود ندارد؛ چرا که جهیزیه، ماترکِ زوجه محسوب و به نسبت سهم الارث، تقسیم می گردد و سهم زوج از آن کسر می گردد. پرداخت حقوق و مستمری به وراث اناث بیمه پرداز متوفی، منوط به نداشتن شوهر و شغل وارث می باشد.
نظر کاربران