ازدواج وحدتی اجتماعی یا قراردادی قانونی بین مردم است که باعث بوجود آمدن خویشاوندی می شود. این عمل در روابط میان اشخاص یک سنّت - معمولاً صمیمی و جنسی- که به طُرُقِ مختلف این مسئله تصدیق شده است - و وابسته به فرهنگ یا شاخه های فرهنگ در هر زمینه ای که درک بشود، می باشد. همچون یک اتحاد غالباً توسط مراسم عروسی رسمی می شود، که شاید به آن زناشویی هم گفته شود.
2 - مردم دلایل زیادی برای وصلت کردن دارند که شامل یک یا تعداد بیشتری از موارد زیر می شود : قانون، جامعه ، خواسته جنسی ، احساس ، اقتصاد ، روان و مذهب. اینها ممکن است ازدواج های تنظیم شده، الزامات خانوادگی، تشکیلات قانونیِ یک هستهٔ واحد خانواده، قانون محافظت از کودکان و بیانیهٔ عمومی تعهد را هم شامل شوند. معمولاً عمل ازدواج بین افراد شرکت کننده باعث بوجود آمدن هنجار یا الزامات قانونی می شود. در برخی جوامع این الزامات حتی به سوی برخی از اعضای خانواده های اشخاص ازدواج کننده کشیده می شود. برخی فرهنگ ها فسخ ازدواج را بواسطهٔ طلاق یا ابطال جایز می شمرند.
3 -ازدواج یا پیوند زناشویی پیوندی آیینی است که طی احکام یا رسومی خاص بین زن و مرد در مذاهب و کشورهای مختلف برقرار می شود تا به تشکیل خانواده منجر گردد و می تواند منجر به زایش فرزند شود. در برخی از کشورهای جهان، ازدواج همجنس گرایان، یعنی ازدواج دو مرد یا دو زن با یکدیگر و تشکیل خانواده نیز وجود دارد.
4 -ازدواج بین دو همجنس: مزدوجین باید یکی مرد و یکی زن باشند. ازدواج همجنس گرایانه در اسلام پذیرفته نیست.
5 - ازدواج بدون اراده: ازدواج شخصی که ارادهٔ ازدواج نداشته مثل شخصی که مجبور به آن شده، یا ازدواج در حالت مستی، یا شوخی یا ازدواج شخص دیوانه باطل است.
6 - اشتباه در هویت جسمی: اگر شخصی در هویت جسمی شخصی که با او ازدواج کرده اشتباه کند. مثلاً دختری را خواستگاری کند ولی پدر ِ دختر، دختر دیگرش را هنگام عقد به او بیندازد و او بدون اینکه متوجه این فریب شود سند ازدواج را امضا کند، این ازدواج باطل است. اما اگر اشتباه در اوصاف طرف مقابل باشد، ازدواج باطل نمی شود ولی در بعضی شرایط حق فسخ ازدواج را به اشتباه کننده می دهد. مثلاً مردی خود را صاحب شغل مهم و ثروت کلانی معرفی کرده و زن فقط به دلیل مال و مقام با او ازدواج کرده. در این شرایط ازدواج باطل نیست ولی برای زن حق فسخ وجود دارد. این گونه اشتباهات زمانی حق فسخ ایجاد می کنند که در هنگام عقد، به طور صریح یا به طور ضمنی، شرط شده و مورد توافق قرار گرفته باشند.
7 - اکراه : اگر یکی از دو طرف عقد به ازدواج اکراه شود. مثلاً برای وادار کردن شخصی به ازدواج او را تهدید به اخراج از خانه یا شغل خود کنند، این ازدواج غیرنافذ است و پس از رفع اکراه شخص می تواند آن را تأیید یا رد کند. اگر تأیید کرد از روز اول ازدواج صحیح می شود و اگر رد کرد ازدواج از ابتدا باطل می شود. اما اگر اکراه به قدری شدید باشد که شخص ارادهٔ خود را از دست بدهد مثلاً زیر شکنجهٔ شدید به ازدواج رضایت دهد، ازدواج باطل است و بعداً قابل تأیید نیست.
8 - ازدواج معلق : ازدواجی که به وقوع امر دیگری معلق شده باشد، باطل است. مثلاً زنی با مردی ازدواج کند به شرط اینکه او رئیس جمهور شود یا خانه بخرد.
اختیار یا ارادهٔ آزاد (یا به اشتباه آزادی اراده) در انسان ها، قدرت یا ظرفیت انتخاب بین گزینه ها یا عمل در موقعیت های خاص، مستقل از قیدهای طبیعی، اجتماعی یا الهی است.
وقتی می گویم من برای چیدن آجرها بر روی میز دارای اراده هستم منظورم این است که من قادرم در وضعیتی بهوش و حواس جمع آجرها را بردارم و روی هم بگذارم. وقتی فردی در وضعیت مستی یا خواب آلودگی شدید قرار دارد یا بیمار است اصطلاحاً می گوییم او در این شرایط اراده ی چندانی ندارد. منظورمان این است که او در این شرایط چندان توانی برای تصمیم گیری آگاهانه ندارد. می توان اراده داشتن را تواناییِ خواستن نیز نامید.اکراه وادار کردن دیگری به انجام یا ترک کاری است که از آن کراهت دارد.
9 - تفاوت اصلی اجبار و اکراه در این است که در اکراه اراده شخص سلب نشده و او آزادی و اختیار را دارد ولی نتیجهٔ عدم تبعیت از خواست اکراه کننده به قدری وخیم است که شخص تسلیم او می گردد. در واقع شخص اکراه شده فاقد رضایت و شخص مجبور فاقد قصد و اراده است.
در حقوق کیفری اکراه را نوعی اجبار معنوی بیرونی هم تعریف می کنند. و در کنار جنون، اشتباه و اضطرار از عوامل رافع مسئولیت کیفری به شمار می آورند.
اکراه به اعمالی حاصل می شود که مؤثر در شخص باشعوری بوده و او را نسبت به جان یا مال یا آبروی خود تهدید کند، به نحوی که عادتاً قابل تحمل نباشد. در مورد اعمال اکراه آمیز سن و شخصیت و اخلاق و مرد یا زن بودن شخص باید در نظر گرفته شود
اگر شخصی در حالت اکراه قراردادی را انجام دهد یا مسئولیتی را بپذیرد با توجه به فقدان رضایت که از شرایط اساسی برای صحت معاملات است مسئولیتی بر او نخواهد بود. ماده ۲۰۳ می گوید: اکراه موجب عدم نفوذ معامله است، اگرچه از طرف شخص خارجی غیر از متعاملین واقع شود .
10 -اکراه در حقوق کیفری
1- قدرت اکراه کننده بر انجام تهدید و جدی بودن تهدید
2- ناتوانی اکراه شوند از رفع آن
نامشروع و غیرقانونی بودن تهدید (برای مثال اکراه کردن شخص جاعل به اینکه در صورت تحریف نکردن سند او را به پلیس تحویل خواهد داد رفع مجازات از جاعل نمی کند.)
جرمی که توسط اکراه شونده انجام داده می شود نباید بیش از آنچه اکراه کننده خواسته باشد.
خطا کردن راه: گم کردن راه
خطا گفتن: ناصواب گشتن. اشتباه گفتن. نادرست گفتن
خطای باصره: خطایی که در دیدن حاصل می شود
بی خطا: بی گناه
قتل خطا: قتلی که از روی عمد، قصدو اراده صورت نگرفته باشد.
نظر کاربران