تعيين مهرالمسمي در ازدواج

 تعيين مهرالمسمي در ازدواج

تعیین مهرالمسمی در ازدواج

بحث 1 : همان طوری که می دانید مهر یا صداق که در فارسی کابین هم گفته می شود مالی است که زن بر اثر ازدواج مالک آن می شود و مرد براثر ازدواج ملزم به دادن آن می گردد. در مورد فلسفه مهر گفته شده که نشانه مهر و محبت مرد به زن است و به این دلیل صداق هم گفته می شود که نشانه ی صداقت مرد می باشد. و همچنین مزایای دیگری از نظر حقوقی برای مهر ذکر شده :

1 : مهر میتواند کمبود سهم الارث زن را تا حدودی جبران کند.

2 :گاهی مهر که هنگام انحلال نکاح مطالبه می شود مانع گسستن پیوند زناشویی می گردد و تضمینی برای دوام ازدواج بشمار می آید.

3 : در صورت وقوع طلاق نیز گاهی مالی که زن به عنوان مهر می گیرد در زندگی او بسیار موثر است و مانع پریشانی و درماندگی وی می گردد.

4 : دیگر اینکه مهر نشانه ارج و احترامی است که مرد برای زن قائل است و مظهر تعهد شوهر برای تامین زندگی زن است!

هرگاه مهر در عقد ازدواج تعیین شده باشد، آن را مهرالمسمی و در صورت عدم تعیین مهر ، مهر المثل می گویند.

مهریه در حقوق ایران مبتنی بر سنت و مذهب است و نظیر آن را در حقوق غربی نمی توان یافت.

اگرچه تعیین مهرهای سنگین که به تازگی معمول شده ، عیوبی دارد و به ویژه می توان آن را سدی در راه تشکیل خانواده دانست، مع هذا مهر که از جانب مرد به زن داده میشود، می تواند کمبود سهم الارث زن را در حقوق ما تا حدی جبران کند.

قوانین مرتبط با مهر در قانون مدنی شامل 24 ماده قانونی است که مواد 1078 تا 1101 قانون مدنی را شامل می شود و همگی از فقه امامیه گرفته شده است.

در فقه و قانون مدنی مهر بر سه گونه است و هر کدام دارای شرایط و احکامی است.

مهرالمسمی - مهرالمثل - مهرالمتعه

1- مهرالمسمی : هرگاه مهر در عقد ازدواج تعیین شده باشد، آن را مهرالمسمی می گویند.

اصطلاح مهرالمسمی از فقه اسلامی گرفته شده و در ماده 1100 قانون مدنی به کار رفته، ولی قانون آن را تعریف نکرده است. معهذا با استفاده از مواد مختلف قانون مدنی و با توجه به فقه اسلامی می توان گفت : مهرالمسمی عبارت از مال معینی است که به عنوان مهر با توافق زوجین تعیین می شود، یا شخصی که زوجین انتخاب کردهاند معین می نماید.

در حقوق ما برای مهر از نظر مقدار، حداقل و حداکثری معین نشده و زوجین می توانند آن را با توافق یکدیگر تعیین کنند.

ماده 1080 قانون مدنی در این زمینه می گوید : تعیین مقدار مهر منوط به تراضی طرفین است.

2- مهرالمثل : مهرالمثل مهری است که به موجب قرارداد تعیین نشده، بلکه بر حسب عرف و عادت و با توجه به وضع زن از لحاظ سن، زیبایی، تحصیلات، موقعیت خانوادگی و اجتماعی او و غیره و با در نظر گرفتن مقتضیات زمان و مکان تعیین می گردد. در ماده 1091 قانون مدنی در این مورد آمده است : برای تعیین مهرالمثل باید حال زن از حیث شرافت خانوادگی و سایر صفات و وضعیت او نسبت به اماثل و اقران و اقارب و همچنین معمول محل و غیره در نظر گرفته شود.

بر اساس قانون مدنی، زن در موارد زیر مستحق مهرالمثل است :

الف- هرگاه مهر در عقد تعیین نشده باشد و قبل از تراضی بر مهر معین بین زوجین نزدیکی واقع شود. ماده 1087ق.م

ب- هرگاه عدم مهر در عقد شرط شده باشد و قبل از تراضی زوجین بر مهر ، نزدیکی واقع شود. ماده 1087ق.م

ج- هرگاه توافق طرفین درباره مهرالمسمی به جهتی باطل باشد، چنانچه مال تعیین شده مجهول باشد یا مالیت نداشته باشد. ماده 1100ق.م

نکته : باید توجه نمود که نزدیکی شرط استحقاق مهرالمثل است.

د- هرگاه نکاح باطل و زن جاهل به بطلان بوده و نزدیکی هم واقع شده باشد. ماده 1099 قانون مدنی در این خصوص می گوید : در صورت جهل زن به فساد نکاح و وقوع نزدیکی ، زن مستحق مهرالمثل است.

3- مهرالمتعه : در صورت وقوع طلاق قبل از نزدیکی و تعیین مهر، زن مستحق مهرالمتعه خواهد بود.

در این خصوص به ماده 1093 قانون مدنی استناد می گردد: هرگاه مهر در عقد ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی و تعیین مهر، زن خود را طلاق دهد، زن مستحق مهرالمتعه است و اگر بعد از آن طلاق دهد، مستحق مهرالمثل خواهد بود.

متعه در لغت به معنی بهره مند شدن و لذت بردن است و اصطلاح مهرالمتعه از آیه 236 سوره بقره گرفته شده است.

مهرالمتعه یا متعه در اصطلاح حقوقی، مالی است که شوهر در صورت وقوع طلاق قبل از نزدیکی و تعیین مهر، به تناسب وضع اقتصادی خود، به زن می دهد.

بر طبق ماده 1094 قانون مدنی: برای تعیین مهرالمتعه حال مرد از حیث غنا و فقر ملاحظه می شود.

در مهرالمتعه بر خلاف مهرالمثل، وضع و حال زن ملاک عمل نیست، بلکه وضع مالی شوهر در نظر گرفته می شود و در صورت بروز اختلاف ، دادرس با رجوع به عرف میزان مهرالمتعه را تعیین خواهد کرد و حداقل و اکثری در قانون برای آن پیشبینی نشده است.


نظر کاربران