خانواده درقانون مدنی به عنوان یك سازمان حقوقی خاص مورد مطالعه قرارنگرفته است بلكه مقررات حاكم بر روابط زن وشوهر وفرزندان باپدر ومادر وحقوق وتكالیفی كه در برابر یكدیگر دارند به طورپراكنده تحت عناوین نكاح طلاق اولاد حجروقیمومت مورد بررسی قرارگرفته است.وكتاب نهم ازقانون مدنی كه با عنوان خانواده آغازشده است تنها به قواعد راجع به انفاق خویشان پرداخته است. (مواد1195تا1206ق.م)
مفهومی كه از خانواده در تصور ما وجود دارد این است كه خانواده به گروهی از اشخاص گفته می شود كه بر اثر قرابت یا نكاح با یكدیگر همبستگی دارند. ولی همه ما به این امر اذعان داریم كه مفهوم خانواده تمام خویشان نسبی وسببی رادربرنمی گیرد.
الف) ارث : ممكن است بگوئیم تمام كسانی كه ازیكدیگر ارث می برند وماده 862ق.م ازآنها نام برده است اعضای یك خانواده هستند.
هرچند در گذشته های دور كه همبستگی اجتماعی قوی تر بود ممكن بود این معیار مناسب به نظر برسد لكن درحال حاضر نمی توان بر اساس این ضابطه اعضای یك خانواده را تعیین كرد.به عنوان مثال نوه های دایی یا عمو با فرض تحقق شرایطی ازجمله ورثه شخص محسوب می شوند اما ازآنجا كه در دنیای شهر نشینی امروز هیچ وابستگی اجتماعی وعاطفی با یكدیگرندارند چگونه می توان آنها را اعضای یك خانواده تلقی كرد؟ بنابراین معیار ارث نمی تواند یك معیار قوی برای تعریف خانواده باشد ومردم اشخاصی را كه صرفا در طبقات ارث یك شخص قرارگرفته است به عنوان یك گروه اجتماعی خاص(خانواده) تلقی نمی كنند.
ب) رهبری و اداره : ازآنجا كه هرگروهی نیازمند این است كه شخصی آن گروه را هدایت ورهبری كند ممكن است درتعریف خانواده نیز گفته شود : خویشاوندان نسبی وسببی كه تحت حمایت ورهبری یك نفر قرارمی گیرند و مقامی جمع آنها را حمایت می كند.
براساس این ضابطه همسر شخص ووفرزندان صغیر او تازمانی كه ازولایت وسرپرستی پدرومادرخارج نشده اند خانواده راتشكیل می دهندوخانواده محدود می شود به زن وشوهر وفرزندان ایشان.
عبارت است از گروهی ازخویشاوندان نسبی وهمسر شخص كه ازیكدیگر ارث می برند (مواد862و1032ق.م)
چنانكه بیان شد ضابطه خانواده به این معنی همان ارث بردن ازیكدیگر است .خانواده به این معنی را نمی توان امروزه به عنوان یك نهاد حقوقی تلقی كرد.
خانواده به معنی خاص (خانواده هسته ای) : عبارت است اززن وشوهر وفرزندان تحت سرپرستی آنها كه معمولا با هم زندگی می كنند وتحت ریاست شوهر وپدر هستند. چنانكه كه گفته شد ضابطه این قسم از خانواده همان ریاست یك شخص(شوهر) براعضای آن است. بند 3 ازماده 16 اعلامیه جهانی حقوق بشر كه مقرر داشته است: خانواده ركن طبیعی واساسی اجتماع است وحق دارد ازحمایت جامعه ودولت بهره مند شود یا ماده1105ق.م كه مقرر داشته است در روابط زوجین ریاست خانواده با شوهر است اشاره به همین معنی از خانواده دارد.
براساس قانون مدنی قرابت (خویشاوندی) برسه قسم است : نسبی ، سببی (ماده1031ق.م) ، رضاعی (1046ق.م)
البته در قانون حمایت از كودكان بدون سرپرست نوع دیگری ازقرابت پیش بینی شده است كه می توان آن را قرابت ناشی ازسرپرستی نامید. قرابت نسبی خویشاوندی خونی وقرابت سببی قرابت ناشی از نكاح وازدواج است وقرابت رضاعی در اثر شیرخوردن یك كودك از زنی دیگر تحت شرایطی به وجود می آید وقرابت ناشی ازسرپرستی به حكم قانون ایجاد می شود.
بحث 1: قرابت نسبی ، خویشاوندی مربوط به خون است و عبارت است ازرابطه بین دونفر كه یكی از دیگری متولد شده باشد یا هردو ازنسل شخص ثالثی باشند.
بحث 2 : قرابت نسبی ممكن است در خط مستقیم (عمودی) باشد وممكن است در خط اطراف باشد. قرابت نسبی درخط مستقیم وقتی محقق می شود كه یكی از دیگری به وجود آمده باشد مانند قرابت پدر وفرزند. در این نوع ازقرابت اگر ابتدا اولاد را در نظر بگیریم ورابطه اورا باپدر وپدر بزرگ بسنجیم قرابت صعودی خواهد بود واگرمبدأ قرابت را پدر یا پدر بزرگ در نظر بگیریم ورابطه آنها را با فرزندان یا نوه ها ونبیره ها بسنجیم قرابت نزولی خواهد بود. (قرابت نسبی نزولی را فروع یا فصول هم می گویند.)
بحث 3 : قرابت نسبی در خط اطراف وقتی محقق می شود كه افراد ازنسل شخص ثالثی باشند. مانند خویشاوندی بین برادران وخواهران یا پسر عموها و... . شخص ثالثی كه خویشان نسبی خط اطراف را به هم متصل می كند و نقطه اتصال آنها به شمار می رود اصطلاحا جامع نسب می گویند . ودر حقوق اسلام خویشاوندان نسبی در خط اطراف را حواشی می گویند.
بحث 4 : قرابت نسبی دونفر اگر ازجانب هم پدر ومادرباشد ابوینی واگر از طرف فقط پدرباشد ابی واگر فقط ازناحیه مادرباشد امی خواهد بود كه این تقسیم بندی ازنظر احكام ارث مؤثر است .مثلا با وجود قرابت ابوینی اقربای ابی ازارث محروم می شوند یا میزان سهم الارث اقربای ابوینی با امی متفاوت است.
قرابت نسبی شامل سه طبقه است:
طبقه اول) پدر ومادر واولاد واولاداولاد .
طبقه دوم) اجداد وبرادر وخواهر واولاد آنها.
طبقه سوم) عمه ها وعموها وخاله ها ودائی ها واولاد آنها.
در هرطبقه ازخویشاوندان نسبی نیز درجاتی وجود دارد كه براساس دوری ونزدیكی نسل محاسبه می شود. مثلا فرزندشخص درجه اول از طبقه اول ونوه شخص درجه دوم ازطبقه اول محسوب می شود .وهمیطور در طبقات بعدی.(ماده1032ق.م)
آثارقرابت نسب) برقرابت نسبی آثاری ازقبیل : ولایت قهری ،حضانت ،نفقه اقارب ،ارث وحرمت نكاح مترتب می شود .
نظر کاربران