تلقیح مصنوعى عبارت است از : ریختن نطفه در رحم زن بدون آمیزش . از بین روشهای گوناگون تولید نسل مصنوعی دو طریقه زیر بیشتر متداول است .
1- از طریق تلقیح داخلی
2- از طریق تلقیح خارجی
دراین روش عمل بارور شدن و پرورش نطفه داخل رحم انجام می شود اما بر حسب اینکه بین صاحبان نطفه (زن و مرد ) رابطه زوجیت یا زناشوئی مشروع موجود بوده و یا چنین ارتباطی وجود نداشته باشد این روش به دو صورت لقاح همگون یا تلقیح بین همسران و لقاح ناهمگون و تلقیح بین افراد بیگانه تقسیم می گردد.
الف) لقاح همگون یا تلقیح بین همسران
در تلقیح مصنوعی همگون پای شخص ثالث در میان نیست نطفه (اسپرم ) مرد را به نحوی بدست آورده و آنرا در رحم همسرقانونی او وارد می کنند . معمولاتوسل به این روش آنگاه صورت می گیرد که توسل به روشهای متداول یعنی مقاربت دو همسر بامشکلات فیزیکی از قبیل : غیرقابل نفوذ بودن دهانه رحم یا کمی اسپرم ویاناتوانی جنسی مردیا انزوال زودرس مواجه است و تلاشهای پزشکان یا روانپزشکان مجرب درمان این گونه نارساییها و بیماریها موثر واقع نمی گردد . در تلقیح بین همسران به یکی از دو طریق اقدام می شود . گاهی همسران خود در انجام این عمل مباشرت داشته و بادخالت دادن دیگران در گرفتن اسپرم یا تخمک مرتکب اقدام خلاف اخلاقی نمی شوند . گاهی نیز در مسیر عمل ، دیگران به عنوان متخصص و غیره دخالت می کنند که ممکن است بعضا مرتکب اعمال غیرمجاز یا خلاف شرع نیز بشوند .
ب) لقاح ناهمگون یا تلقیح بین دو بیگانه
در این روش ، در مرحله باروری و پرورش نطفه ، علاوه بر زن یا شوهر پای ثالثی نیز در میان است . بدین توضیح که : گاهی نطفه مرد با تخمک همسر او ممزوج شده و نطفه بارور شده در رحم زن ثالثی به ودیعه سپرده می شود. گاهی نطفه (اسپرم ) مرد با تخمک زن بیگانه ای ممزوج شده و این نطفه بارور شده در رحم همسر و یا بیگانه پرورش می یابد . گاهی نیز نطفه مرد بیگانه با تخمک همسر ممزوج شده و این نطفه در رحم همسر یا بیگانه ای پرورش می یابد . بنابراین قطع نظر از انواع نادر لقاح مصنوعی داخلی اعم از همگون و ناهمگون لقاح مصنوعی به روش داخلی به یکی از چهار طریق فوق الذکرامکان پذیر خواهد بود .
اینها روش های معمول درحال حاضر هستند لکن ممکن است در آینده روش های دیگری نیز مورد استفاده قرار گیرد که ما در اینجا به پاره ای از مهم ترین آنها اشاره می کنیم.
ج) قسم اول : تلقیح نطفه (تخمک) زن به رحم زنى نازا
تلقیح نطفه (تخمک) زن به رحم زنى نازا تا پس از آمیزش وى باشوهرش، فرزندى از این تخمک ومنى مرد، ایجاد شود. برخى گفته اند که از روایاتى که در مورد قسم دوم ذکر شد استفاده مى شود که انعقاد نطفه، از منى مرد ونطفه زنى نا محرم ، حرام است ، زیرا اگر چه این روایات در مورد نهادن منى مرد در رحم زنى نامحرم است، لکن پس از الغاء خصوصیت از نطفه مردى که با نطفه زنى نامحرم آمیخته شده - که در روایات قسم سوم این کار تحریم شده بود - وتعدى از این مورد به موردى که مرد منى خود را به رحم زوجه اش منتقل نماید، مى توان به این روایات [بر حرمت قسم سوم] استدلال کرد، چون [در این قسم نیز] در نهایت انعقاد وبارورى از ترکیب نطفه هاى مرد وزن نامحرم است. در پاسخ مى گوییم : این مطلب به تنهایى موجب الغاء خصوصیت از روایات نمى شود چون ممکن است از نهاده شدن نطفه نامحرم در رحم زن، وضعیتى دست دهد که در موقع نهاده شدن نطفه شوهرش یا نطفه زنى دیگر در رحمش، چنان چیزى پدید نیاید. بنابر این، اگر خبر ابن سیابه عمومیت نداشت وبر وجوب احتیاط در مورد فروج وآنچه از آن فرزند پیدا مى شود، دلالت نمى کرد، به مقتضاى اصل برائت، این قسم را جایز مى دانستیم.
د) قسم دوم : تلقیح آب مرد به رحم حیوان
شکى نیست که اگر این کار با مباشرت صورت گیرد ، حرام است ، ولى اگر با مباشرت صورت نگیرد ، مورد اشکال است. چون از طرفى آیات وروایاتى که ذکر شد ، مختص به انسان است واز طرف دیگر، خبر ابن سالم مطلق است، لکن ظاهرا این روایت نیز، از غیر انسان منصرف است . اما برخى گفته اند که باید از مورد این روایت الغاء خصوصیت کرد چون از این روایت استفاده مى شود که منعقد شدن نطفه از آب مرد وتخمک رحمى که بر او حرام است، حرام مى باشد. پاسخ این سخن قبلا دانسته شد، چون موضوع حرمت، انعقاد نطفه نیست ، بلکه قرار دادن یا قرار گرفتن آب مرد در رحمى است که بر او حرام است، وتفاوت حیوان با انسان [در این حکم] ، به وضوح از تفاوت احکام آنها در باب حدود وغیر آن کشف مى شود، بنابر این ادعاى الغاء خصوصیت، ادعاى عجیبى است. نتیجه اینکه مقتضاى قاعده در این قسم، برائت است. البته اگر پیدایش انسان، از حیوانى که با آب انسان باردار شده است، ممکن باشد ، مى توان مدعى شد که در اینجا نیز باید احتیاط نمود، چون این جمله از سخن امام (ع) در روایت ابن سیابه : ومنه یکون الولد فرزند از آن پیدا مى شود، عام وفراگیر است.
ن) قسم سوم : تلقیح نطفه حیوان ماده به رحم زنى نازا
تلقیح نطفه حیوان ماده به رحم زنى نازا تا پس از آمیزش باشوهر، فرزندى به دنیا آید. در این قسم، اصل برائت جارى مى شود ، چون دلیل عام یا خاصى بر حرمت این قسم نداریم ، مگر اینکه گفته شود که مقتضاى فرمایش امام (ع) در روایت ابن سیابه : ومنه یکون الولد ، وجوب احتیاط است.
و) قسم چهارم : تلقیح آب حیوان نر به رحم زن
تلقیح آب حیوان نر به رحم زن وپیدایش فرزندى از آن، اگرچنین کارى ممکن باشد ، برخى گفته اند که دلیل عام یا خاصى بر حرمت آن نداریم ودر مورد آن اصل برائت جارى مى شود، اما حق این است که گفته شود : با توجه به عام بودن فرمایش سابق امام (ع) در حدیث ابن سیابه، چنین کارى خلاف احتیاط است ، چون از این راه فرزند پیدا مى شود، همچنین مى توان ادعا کرد که الغاء خصوصیت از روایات قسم دوم ، اقتضا مى کند که این قسم نیز حرام باشد. اما همانطور که دانستید، این قیاس، قیاسى باطل است چون از اختلاف انسان وحیوان در احکام معلوم مى شود که در خصوصیات نیز با هم متفاوت اند.
ز) قسم پنجم : تلقیح نطفه زن به رحم حیوان ماده
تلقیح نطفه زن به رحم حیوان ماده وباردار شدن آن پس ازتماس باحیوان نر. چنین کارى اگر امکان خارجى داشته باشد، هیچ دلیل عام یا خاصى بر حرمت آن وجود ندارد، چون حدیث ابن سیابه اختصاص به صورتى دارد که صاحب رحم، انسان باشد. بنابر این در این قسم اصل برائت جارى مى شود.
ه) قسم ششم : تلقیح منى حیوان به رحم حیوانى
تلقیح منى حیوان به رحم حیوانى از همان نوع یا از نوعی دیگر، بنابر این در این قسم، دو فرض است. فرض اول، هر چند تحقق آن در خارج بعید است ولى اگر قابل تحقق باشد، شرعا جایز است، چون نسبت به شخصى که تلقیح را انجام مى دهد، اصل برائت جارى مى شود، زیرا همانطور که در خبر ابن سیابه آمده است، حرمت مختص به موردى است که منى انسان در رحمى نامحرم ریخته شود واین کار با تلقیح نطفه حیوانى به حیوان دیگر، بسیار تفاوت دارد. حرام بودن این کار، محتاج به دلیل است وچنین دلیلى در اختیار نداریم . موضوع حدیث ابن سیابه هم نکاح یعنى عقد ازدواج است وجمله وهو فرج ومنه یکون الولد از غیر انسان منصرف مى باشد، خصوصا با توجه به صدر کلام که مى فرماید: النکاح احرى....
فرض دوم : نحوه تلقیح مانند فرض اول است لکن هدف از آن تولد حیوانى از همان دو نوع یا نوع سوم است. دلیلى بر حرمت این فرض هم نداریم واگر این کار حرام بود ، ایجاد قاطر هم حرام مى بود ، ووقتى ایجاد قاطر از طریق آمیزش دادن دو نوع حیوان متفاوت جایز باشد، با تلقیح مصنوعى یا به طریق اولى جایز است ویا با الغاء خصوصیت، چون الاغ واسب - که از قدیم الایام سیره بر این بوده که از آن دو، قاطر تحصیل کنند - خصوصیتى ندارند. بنابر این نمى توان گفت که سیره دلیل لبى است وتنها به قدر متیقن آن اکتفاء مى شود.
ی) قسم هفتم : نطفه از گیاهان گرفته شود وتلقیح به رحم انسان یا حیوان
نطفه از گیاهان گرفته شود وبا تلقیح به رحم انسان یا حیوان،انسانى متولد شود. تمام فرضهاى این قسم - اگر قابل تحقق باشد - در عموم اصل برائت داخل است، چون هیچ دلیل عام یا خاصى بر حرمت آن نداریم وحدیث ابن سالم مختص به منى انسان است، در غیر این صورت، لازم بود که حیوانات را از خوردن گیاهانى که منى با آنها ساخته مى شود، جلوگیرى کرد، ولى با توجه به زیادى حدیث ابن سیابه، بعید نیست که تلقیح نطفه گیاهى به انسان ممنوع باشد چون علتى که در آن ذکر شده یعنى لانه الفرج ومنه یکون الولد عام است وشامل این مورد هم مى شود. لذا در این فرض احتیاط واجب است.
در این روش عمل بارور شدن و یا پرورش نطفه در محیطی خارج از رحم شبیه لوله های آزمایشگاهی و امثال آن انجام می شود . بنابراین بعضی از همین کودکان که نطفه آنها خارج از رحم در محیطی شبیه لوله های آزمایشگاهی بارور و نگهداری می شوندبه محیط رحم منتقل می شوند ،امانه رحم مادر و صاحب تخمک بلکه به رحم زنانی دیگر و در آنجا نگهداری و پرورش می یابند که اینگونه زنان ممکن است با شوهر (صاحب نطفه ) رابطه زناشوئی داشته و همسر دوم آنان باشند و ممکن است با مرد صاحب نطفه زوجیت نداشته و با او بیگانه باشند 0 آنچه در چهارچوبه این بحث بررسی و تشریح شده و مقررات حقوقی و فقهی آن تا حدودی تبیین ومشخص می گردد این گونه کودکان اند. به عبارت دقیق تر در این نوشته عمدتا سوالات زیر مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
سوال 1 : آیا وارد کردن نطفه مرد به رحم همسر او از طرق غیر طبیعی مجاز است ؟ اگر مجاز است آثار حقوقی آن چگونه است ؟
سوال 2 : آیا پرورش نطفه بارور شده دو همسر خارج از رحم جایز است ؟
سوال 3 : اگر جایز است آثار حقوقی آن کدامند ؟
سوال 4 : آیا وارد کردن جنین (نطفه بارور شده ) دو همسر به رحم زن ثالثی جایز است ؟
سوال 5 : در نهایت آیا وارد کردن نطفه مرد به رحم زن اجنبی مجاز است ؟
نظر کاربران