گاهی اوقات پیش می آید که شخصی انجام امور خود را به بیش از یک نفر واگذار می کند شاید دلیل این اقدام وی نیز ، این باشد که این اشخاص هر کدام انفرادا توانایی انجام آن کارها را نداشته باشند و یا اهداف دیگری را از گرد هم جمع کردن این اشخاص داشته باشد.
یکی از مهم ترین مصادیق واگذاری انجام امور به اشخاص وصیت است. البته با این تفاوت که وصیت پس از مرگ شخص وصیت کننده یا اصطلاحا موصی توان اجرایی پیدا می کند و شاید فلسفه آن هم این باشد که موصی تا وقتی زنده است خود ناظر چگونگی و کیفیت اقدامات وصیت گیرنده یا موصی له می باشد و می تواند میزان و مفاد وصیت نامه را تغییر دهد اما هنگامی که دیگر دست وی از دنیا کوتاه می شود دیگر این قدرت را نخواهد داشت.
گاهی اوقات هم فلسفه این که شخص موصی وصیت را به چند نفر واگذار می کند عدم توانایی انفرادی آنها نیست بلکه ممکن است این باشد که این چند نفر را در کنار هم قرار دهد و موجباتی را برای همکاری آنها و اصلاح امور و زندگیشان فراهم آورد تا از این طریق بتواند بین آن اشتراک ایجاد نماید.
یکی از اموری که بر خلاف وصیت واگذاری انجام امور است آن هم در زمان حیات شخص وکالت حصری است.وکالت بر خلاف وصیت مربوط به زمان حیات فرد بوده و هر زمانی که بخواهد می تواند در میزان تکالیف واگذار شده به وکیل حصری تغییراتی ایجاد نماید. نقطه مقابل وکیل حصری ، وکالت اشتراکی است که در ادامه مقاله تعریف و عناصر هر کدام را بررسی می کنیم.
انحصار در لغت به معنی محدود کردن و حصار کشیدن دور چیزی است و در معنا اصطلاحی آن که در علم اقتصاد آمده است باید بگوییم انحصار شرایطی است که زمانی ایجاد می شود که یک شخص حقیقی یا حقوقی با تسط کامل بر خدماتی که به متقاضیان خود ارائه می دهد بتواند حداکثر بهره برداری هایی را از آنها نماید.
مهم ترین معیار و ملاک در تعریف انحصار عدم دسترسی شخص به اختیاراتی است که در حالت عادی قدرت اعمال آنها را دارد اما در شرایط ایجاد شده صرفا مطابق میل شخص انحصار کننده اقدام می نماید.
وکیل انحصاری وکیلی است که از کانون وکلای دادگستری و یا اداره دادگستری موفق به اخذ پروانه وکالت شده باشد. این که یک وکیل چه خصوصیاتی داشته باشد به عقیده بنده در میزان اختیاراتی که موکل انحصارا به وی واگذار میکند نقشی ندارد. برای مثال اینکه یک وکیل انحصاری پروانه وکالت خود را از کانون وکلای دادگستری گرفته باشد و وکیل پایه یک دادگستری باشد یا وکیل ماده 187 قانون توسعه اقتصادی و اجتماعی تاثیری در واگذاری اختیارات از سوی موکل به او ندارد زیرا علی الاصول در این نوع وکالت شخصیت وکیل برای موکل در درجه اول اولویت قرار دارد.
البته ما منکر این موضوع نمی شویم که انتخاب وکیل انحصاری اگر بر مبنای شخصیت وی نباشد یعنی قائم به شخص نباشد می تواند بر اساس معیار های یک وکیل خوب صورت بپذیرد. علی ایحال انتخاب با موکل است.
وکیل اشتراکی وکیلی است که بر خلاف وکیل حصری اگر چه دارای پروانه رسمی وکالت است ، اختیارات بسیار محدود تری دارد و تصمیم هر یک از وکلای اشتراکی منوط است به تنفیز سایر وکلا و تصمیم سایر وکلا به صورت انفرادی نیز وابسته به نظر و تائید سایر وکلایی است که اختیار وکالت به صورت اشتراکی به آن ها واگذار شده است.
در ذیل این مطلب تمام مواردی کهدر امور کیفری وکیل حصری می تواند قبول وکالت نماید در حد توان نویسنده آورده شده است :
1- کلیه دعاوی موضوع جرایم علیه اموال از قبیل خیانت در امانت ، سرقت ، تخریب ، صدور چک بلا محل
2- کلیه دعاوی موضوع جرایم علیه اشخاص از قبیل حیثیت ، تجاوز به عنف ، سوء قصد ، ضرب و جرح و قتل
3- کلیه دعاوی موضوعی جرایم علیه امنیت از قبیل جاسوسی ، محاربه و جعل.
4- کلیه جرایم موضوع خانواده از قبیل : عدم انفاق ، ضرب و شتم فرزندان ، ثبت نکردن نکاح و عدم ایفای وظایف زناشویی و حسن معاشرت و مهریه
5- سایر جرایم کیفری که در صلاحیت دادسرا و دادگاه های کیفری هستند
همانطور که در مقالات گذشته و بحث وکیل خانواده اشاره نمودیم دعاوی خانوادگی به خاطر حساسیت خاصی که دارد و ممکن است به بنیان خانواده خلل ایجاد کند باید به وکیلی سپرده شود که تخصص لازم را در امور خانوادگی داشته باشد و همچنین شخصیت متناسب با قبول دعاوی از این دست را نیز در خود دیده باشد. به نظر می رسد شاید وکلای زن به دلیل روح عاطفی و طبع نکته سنج بتواند با قدرت بیشتری در این زمینه ظاهر شوند.
در ذیل این مطلب مواردی را از اقسام دعاوی خانوادگی که وکیل حصری می تواند بپذیرد را قید می کنیم:
1- چگونگی مطالبه مهریه ، سقف مهریه ، عندالمطالبه بودن مهریه
2- تعیین سقف برای عندالاستطاعت بودن مهریه ، توقیف اموال موضوع مهریه
3- نفقه ، ترک انفاق و عسر حرج ایجاد کردن برای موکل در این زمینه
4- ازدواج مجدد زوج و منوط بودن آن به اذن زوجه
5- خروج از کشور توسط زوجه و منوط بودن آن به اذن زوج
6- حضانت فرزندان ، نفقه آنها و نفقه اقارب
وکالت انحصاری یکی از شاخه های وکالت است که به عقیده برخی باید آن را به تبع موضوع بررسی کنیم و بگوییم که وکالت انحصاری صرفا می تواند در یک موضوع که از سوی موکل خود تعیین شده است وکالت نماید.
به نظر نویسنده اگر چه وکیل حصری را می توان محدود کرد و حیطه وظایف آن را به یک یا چند موضوع اختصاص داد ولی این مختص وکیل حصری نیست و به طور کلی تمام وکلا صرفا به میزانی اختیارات دارند که موکل در عقد موضوع وکالت به آنها تفویض کرده باشد. پس از دید موضوع نوعی انحصار در حیطه وظایف تمام وکلا وجود دارد.
نظر کاربران