ازدواج

ازدواج

تمامی برنامه ها و اقدامات توسعه یک کشوردر چارچوب امنیت، مفهوم می یابد . حتی بهره برداری از آزادی ها نیز در پناه امنیت، امکان پذیر است. عدم امنیت مانع سازندگی می شود. در اثر ازدواج امنیت اجتماعی ایجاد می شود، زیرا هنگامی که فرد ازدواج می کند با مسائلی چون تربیت فرزندان و سایر شئون زندگی خانوادگی در گیر می شود به همین دلیل کمتر به سوی اعمال بزهکارانه می رود ،اعمالی که موجب سلب امنیت فرد و اجتماع می شوند .بنابراین روی گردانی از سنت الهی موجب زوال پیوند اجتماعی و سقوط جامعه می گردد ، پس باید هر چه زودتر و بیشتر زمینه های روحی مناسب را برای جوانان فراهم کرد، زیرا میثاق ازدواج، مقدس ترین میثاق بشری است.

بخش عملی (فسخ نکاح )

در ازدواج رضایت طرفین شرط است و چنانچه زوجین راضی به ازدواج نباشند، عقد صحیح نیست. ازدواج یک قرارداد است . همانگونه که طرفین برای مسائل مالی مهریه رضایت همدیگر را به دست می آورند به طریق اولی ، در بقای زندگی و ازدواج دایم نیز رضایت طرفین شرط است. مطابق قانون 70 مدنی،اگر ازدواجی اکراه صورت گرفته باشد و این امر ثابت شود ،عقد باطل است و ازدواج فسخ می شود. بنا بر نظر اسلام زندگی مشترک باید با اختیار و بدون اجبار باشد؛ انسان ها در انتخاب همسر آزادند؛ عزت دارند و باید عزتشان نزد همه محفوظ باشدهمانگونه که خداوند فرموده است: ولله عزة و لرسوله و لمؤمنین ، قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران این عزت را برای همه زنان و مردان تأمین و رعایت کرده است. بنابراین به تمامی خانواده ها توصیه می شود که در هنگام ازدواج فرزندانشان ،آنان را تحت اجبار وادار به پذیرش هم نکنند ، زیرا در این صورت زندگی آنها تداومی نخواهد داشت.

بدترین نوع ازدواج ،ازدواج تحمیلی است، زیرا کلیه عقود از جمله عقد ازدواج دارای اصولی می باشد که مهم ترین اصول آن عبارتند از:

1- آزادی اراده : این اصل در ازدواج تحمیلی وجود ندارد و اگر اراده معیوب باشد، عقد صحیح نیست. البته حتی اگر اراده وجود داشته باشد و ظاهری باشد قانونگذار آن را نمی پذیرد زیرا قصد و اراده باید باطنی باشد.

2- سمت و سو و هدف ازدواج : این در عقد باید به درستی شناخته شده باشد.

3- مشروعیت: در عقد نکاح، جنبه اخلاقی عقد بیش از سایر عقود مورد توجه است. به عبارت دیگر هدف زوجین، باید زندگی مشترک باشد. اگر هدف، زندگی مشترک باشد جهت آن مشروع است. اما چنانچه مردی خواهان ازدواج با زنی با هدف نامشروع است و قصد سوء استفاده از آن زن را دارد هرچند به طور مستقل در قانون مطرح نشده است به دلیل داشتن جهت نامشروع ، درست نیست. حتی اگر ازدواج با نیت رفتن به خارج از کشور باشد، نیز عقد صحیح نیست، زیرا به رغم قصد و رضایت باطنی، ازدواج صوری است.

4- رضایت و اهلیت طرفین : طرفین باید برای ازدواج اهلیت داشته باشند. حداقل سن ازدواج برای دختر 13 سال و برای پسر 15 سال است. ازدواج تحمیلی ممکن است منجر به طلاق شود زیرا فرد در انتخاب همسر دلخواه خود نقشی ندارد در نتیجه زندگی او در آینده مشقت بار خواهد بود و این مشقت موجب عسر و جرح خواهد بود و به طلاق می انجامد. بنابراین ازدواج در سنین پایین، ازدواج تحمیلی محسوب می شود.

بر اساس قانون قبلی ، سن بلوغ ،سن ازدواج بود؛ یعنی دختر در سن قانونی بلوغ (9سال) می توانست ازدواج کند که خوشبختانه با اصلاحیه اخیر مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام، سن ازدواج دختران به 13 سال ارتقاء پیدا کرد و دختران زیر سیزده سال نمی توانند به عقد ازدواج دیگری درآیند و پدران نیز نمی توانند آنها را بدون اجازه دادگاه به عقد ازدواج دیگری درآورند.

آثار حقوقی ازدواج اکراهی چیست؟

هنگامی که برای دادگاه محرز شود که در ازدواج، اکراه صورت گرفته است عقد باطل است و هیچ اثر حقوقی ندارد مگر اینکه فردی که با اکراه ازدواج کرده است پس از برطرف شدن اکراه، آن عقد را تنفیذ و تأیید کند.

خانواده در حقوق ایران :

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تنها قانون اساسی دنیا است که در مقدمه آن به مسأله خانواده پرداخته شده است. اصل 10 قانون اساسی می گوید: خانواده، واحد بنیادین جامعه و مرکز اصلی رشد و تعالی انسان هاست. کلیه قوانین، مقررات و برنامه ریزی های کشور باید در راستای ارتقا و استحکام بنیان خانواده باشد.در علم حقوق ، هر کلمه ای متضمن اندیشه است ، هنگامی که مسأله ای به عنوان بنیادین در قانون اساسی مطرح می شود،به این معنی است که باید در بنیادی ترین مقطع و در برنامه های توسعه، مد نظر سیاستگداران نظام چه در مرحله اندیشه و فکر و چه در مرحله اجرا و عمل قرار گیرد.

در اصل دیگری از قانون اساسی آمده است : دولت موظف است که تعدادی از دادگاه ها را در جهت تحکیم بنیان خانواده به کار گیرد. دادگاه های خانواده باید در جهت تحکیم بنیان خانواده کار کنند و مجهز به کارشناسان امور اجتماعی و غیره باشند. مبدأ تاریخ بشری با خانواده شروع می شود و کاروان بشری نیز با خانواده تحقق پیدا می کند. قرآن کریم می فرماید: برای هرچیز یک زوج قرار دادیم و راز بقای بشری این است که این امر به نحو احسن انجام پذیرد.

دلیل اهمیت این امر، تأثیر خانواده بر ارزش ها و روابط اجتماعی است و می توان گفت که یک خانواده سالم ، جامعه سالم را نوید می دهد و سلامت خانواده، سلامت جامعه را به دنبال دارد. تمامی تحولات اجتماعی، در ابتدا در خانواده شکل می گیرد و سپس به صورت ارزش ها وارد اجتماع می شود. به عبارت دیگر هر نوع اخلاق و تعهد اجتماعی ابتدا در خانواده شکل می گیرد و سپس به جامعه منتقل می شود.

مسائلی که در خانواده مطرح است عبارتند از :

1) ازدواج (چه ازدواج دایم و چه موقت) 2) شرایط نکاح
3) آثار مالی و غیر مالی نکاح 4) امتیازات زن در خانواده
5) حقوق و تکالیف زن و شوهر 6) شروط ضمن عقد

بر اساس اصل آزادی اراده ها، زوجین هر شرطی را که مخالف مقتضای ذات عقد نباشد می توانند بر یکدیگر تحمیل کنند.

7) تمکین

8) نفقه

9) نظرات مختلف پیرامون مهریه

10) نحوه وصول مهریه (از طریق ثبت یا دادگاه ها)

11) ضمانت اجرای مهریه : اگر مردی مهریه همسرش را پرداخت نکرد ضمانت اجرایی آن چیست؟

12) اجرت المثل: زنی که در منزل شوهر کار می کند باید اجرت بگیرد. آیا این اجرت امری تبرعی است؟ آیا شوهر باید امر کند که زن در منزل کار کند و اجرت بگیرد؟

13) طلاق و انواع آن

14) طلاق عسر و حرجی: اگر زنی قصد تقاضای طلاق بکندباید آن را به چه صورتی در دادگاه مطرح کند؟

15) تفاوت فسخ نکاح و طلاق

16) تدلیس در طلاق و ازدواج

17) حضانت فرزندان

18) بحث نسب و اثبات رابطه زوجیت :اگر مردی در دادگاه بخواهد اثبات کند که این زن، زن بنده نیست ،باید چگونه ادعای خود را مطرح کند ؟

19) نصب قیم

در قانون دادگاه های خانواده تبصره ای وجود دارد که عبارت است از:

قضات دادگاه های خانواده حداقل باید چهار سال سابقه کار داشته ، ومتأهل باشند. به دلیل اهمیت دادگاه های خانواده این شرط استثنایی و اختصاصی است و مخصوص دادگاه های خانواده است .در دادگاه های خانواده حتماً باید یک مشاور زن، در کنار رئیس دادگاه مشغول به کار باشد.

در اینجا به چند مورد اشاره می شود:

1) اگر دختری هم کفو خود را پیدا کرد و پدر بدون داشتن دلیل خاصی با او مخالفت کرد و برای دادگاه محرز شد که مخالفت پدر بدون دلیل موجه است دادگاه دستور به ازدواج آنها خواهد داد.

2)دفاتر کتبی نمی توانند ازدواج دختری را که اجازه پدر را ندارد ثبت کنند و اذن پدر برای ازدواج دختر باکره لازم است. ممکن است یک دختر 13 ساله به درجه ای از رشد و آگاهی لازم نرسیده باشد ،زیرا بین سن رشد و سن بلوغ تفاوت هایی وجود دارد. سن بلوغ یعنی ظهور علایم جسمانی در فرد. در صورتی که مسأله رشد، ظهور علایم ذهنی و فکری در فرد است. با توجه به اینکه در قانون ما سن رشد 18 سال تعیین شده است اجازه پدر برای ازدواج دختر باکره در نظر گرفتن مصلحت دختر است و اگر پدر بر خلاف مصلحت دختر عمل کند،دادگاه به دختر اجازه خواهد داد تا با فرد هم کفو خود ازدواج کند . پس دفاتر ثبت ،اجازه ثبت ازدواج دختر باکره منهای اذن پدر را ندارند مگر اینکه اجازه از طرف دادگاه صادر شده باشد.


نظر کاربران