تعدد منفق

تعدد منفق

( بررسی مواد 1195 تا 1206 قانون مدنی)

تعدد منفق بحث مقدماتی : الزام به انفاق، تعهدی است قانونی كه خویشان نزدیك به هم دارند و به موجب آن هر توانگر وظیفه دارد معاش خویش مستمند خود را تأمین كند.كه این تنها جنبه اخلاقی ندارد بلكه جنبه قانونی هم دارد و هدف این است كه حقوق همبستگی اعضای خانواده را تضمین كند.

از آنجا كه خانواده از دیرباز كانون اصلی تعاون بوده است، به موجب این الزام اعضای خانواده موظف شده اند كه در مواقع لزوم به یاری یكدیگر بشتابند. در جهان كنونی قوانین گوناگون بیمه های اجتماعی و كمكهای مستقیم و یا با واسطه ای كه دولتها به بازنشستگان و معلولین و بیكاران می كنند، از اهمیت پیشین همبستگی های خانواده كاسته و روابط خویشان نزدیك را سست و شكننده ساخته است.

بحث 2 : باید انصاف داد كه اگر تامین اجتماعی به درستی و با حسن نیت اجرا شود، از ضرورت دستگیری های فردی و خانوادگی كاسته می شود. منتها باید افزود كه نه تنها باید سنت های اخلاقی را در خانواده مغتنم بشماریم، در دورنمای آینده هم هیچگاه دولت نمی تواند نقش سرپرستی اجتماعی را بدون كمك خواستن از بنیادهای خانوادگی، به خوبی ایفا كند.

الف) چه كسانی ملزم به انفاق به یكدیگرند؟ (تحقق الزام)

ماده 1169: در روابط بین اقارب فقط نسبی در خط عمودی اعم از صعودی یا نزولی به انفاق یكدیگرند.

غرض و بیان قانونگذار: طبق عقیدة مشهور در فقه امامیه، الزام قانونی به انفاق، علاوه بر زن و شوهر و فرزندان، فقط شامل خویشان در خط عمودی یعنی اجداد و نواده ها می گردد ..

تعدد منفق بحث تعدد انفاق كنندگان : (تعددمنفق)

ماده 1199 : نفقه اولاد بر عهده پدر است پس از فوت پدر یا عدم قدرت او به انفاق به عهده اجداد پدری است با رعایت الاقرب فالاقرب در صورت نبودن پدر و اجداد پدری و یا عدم قدرت آنها نفقه بر عهده مادر است.

بیان و غرض قانونگذار

در این قانون انفاق كنندگان بر اولاد به چهار طبقه تقسیم شده اند :

1- پدر

2 - اجداد پدری

3- مادر

4 - اجدات و جدات مادر و جدات پدری

الزام خویشان هر طبقه منوط بر این است كه از گروه قبلی كسی زنده و یا قادر بر انفاق نباشد.در درون طبقه دوم و چهارم نیز الزام به انفاق به ترتیب درجه قرابت است.بدین معنی كه از بین جدات آنان كه با مستحق نفقه، خویشی نزدیك تر دارند مقدم هستند.این طبقه بندی با آنچه درجه قرابت را مشخص می كند تفاوت دارد . بنابراین هرگاه كسی مادر و پسری متمكن داشته باشد با اینكه هر دو در یك درجه از قرابت هستند، نفقه را تنها پسر می دهد.

هم چنین هر گاه كسانی كه ملزم به انفاقند، متعدد باشند مثل اینكه پدر و مادر فقیر دارای چند فرزند غنی باشند بر همه آنها لازم استكه به حصه مساوی، خرج ابوین را بپردازند.

و در مورد جدات و اجدادی كه باید خرج نوه شان را بپردازند ارگ در درجه مساوی باشند، مثل اینكه كسی كه به او انفاق می شود دارای جده پدری و جد و جده مادری باشد در این صورت نفقه اولاد به نحو متساوی بر عهده هر سه آنان می باشد.

همه در صورتی كه كسی كه به او انفاق می شود فقیر و مستحق باشد و بنابراین اگر اولاد صغیر از خود مالی داشته باشد بر ولی یا وصی یا قیم است كه از مال صغیر خرجش را تامین نماید.

نكات قابل دقت در این قانون :

نكته 1 : همانطور كه در ماده 1204 بیان شد، یكی از عوامل تعیین كننده میزان نفقه درجه استطاعت انفاق كننده است .پس اگر چند نفر ملزم به انفاق شوند و از حیث میزان دارایی با هم اختلاف زیاد داشته باشند، باید نفقه ای كه از هر كدام می توان خواست با دیگری تفاوت پیدا كند .در چنین فرضی، استطاعت كدامیك از انفاق كنندگان باید معیار تعیین میزان نفقه باشد كه بتوان آن را به تساوی تقسیم كرد ؟

بدیهی است ترجیح هر یك بر دیگری بی مورد است و ضابطه پیش بینی شده در ماده 1204 با حكم تساوی بین انفاق كنندگان تعارض دارد.

در چنین فرضی مسئولیت مشترك اعضای خانواده در برابر یكدیگر ایجاب می نماید كه انفاق كننده داراتر ناتوانی دیگری را جبران كند و از میزان نفقه فرزند كاسته شود همین ترتیب را قانون حمایت خانواده در مورد الزام پدر و مادر به انفاق رعایت كرده بود) و الان هم بعد از ماده 1119 قانون مدنی ، می توان با رویه قضایی این نقص را جبران كرد.

نكته 2 : از دیگر موارد قابل دقت در این ماده این است كه تقسیم مساوی تعهد منوط به امكان آن است و تنها در جایی قابل اجرا است كه انفاق كنندگان حاضر باشند و از نظر مالی بتوانند نفقه را بپردازند.اما در جایی كه یكی از انفاق كنندگان معسر باشد یا امكان دسترسی به او نباشد از نظر الزام به انفاق، در حكم موردی است كه وجود خارجی ندارد.و در این صورت كودك (مستحق نفقه) ملزم به قناعت و نیمه مسیر شدن و یا به مدرسه نرفتن می گردد.در این گونه موارد خویشان نزدیك وظیفه دارند كه معاش طفل را تامین كنند.

تعدد منفق بحث نفقه ابوین و اجداد :

ماده1200 : نفقه ابوین با رعایت الاقرب فالاقرب به عهده اولاد و اولاد اولاد است.

بیان و غرض قانونگذار : نفقه پدر و مادر بر عهده فرزندان است و در صورتی كه آنها فرزندی نداشته باشند ، نواده ها با رعایت قاعده تقدم خویشان نزدیك تر نفقه را می پردازند .

نكات قابل دقت در قانون :

آنطور كه مشخص است این ماده اولاد را اعم از دختر و پسر دانسته و هر دو جنس را موظف به انفاق به پدر و مادر دانسته است.ولی در فقه دو نظر دیگر وجود دارد كه بر طبق نخستیت آنها فرزندان پسر در انفاق به پدر و مادر مقدم بر دختران هستند و به موجب نظر دیگر، پسران و دختران به نسبت میراث در این تكلیف شركت دارند نه به طور مساوی.

انفاق كنندگان در خط صعودی و نزولی :

ماده 1201 : هر گاه یك نفر هم در خط عمودی صعودی و هم در خط عمودی نزولی اقارب داشته باشد كه از حیث الزام به انفاق در درجه مساوی هستند نفقه او را باید اقارب مزبور بحصه متساوی تادیه كنند بنابراین اگر مستحق نفقه پدر و مادر و اولاد بلافصل داشته باشد نفقه او را باید پدر و اولاد او متساویاً تادیه كنند بدون اینكه مادر سهمی بدهد و همچنین اگر مستحق نفقه مادر و اولاد بلافصل داشته باشد نفقه او را باید مادر و اولاد متساویاً بدهند.

بیان و غرض قانونگذار : در این ماده قاعده برای انفاق كنندگان را در فرض پیچیده تر خود یعنی جایی كه خویشان در خط عمودی صعودی و نزولی در آن شركت دارند اعمال می كند.مثلاً اگر مستحق نفقه پدر و مادر (اقارب در خط صعودی) و اولاد بلافصل (اقارب در خط نزولی) داشته باشد، نفقه او را باید پدر و اولاد بلافصل به طور مساوی تادیه كنند.(زیرا مادر از حیث الزام به انفاق با پدر در یك درجه قرار ندارد) و همچنین اگر مستحق نفقه مادر و اولاد بلافصل داشته باشد، نفقه او را باید مادر و اولاد بلافصل به طور مساوی بدهند.

تعدد منفق بحث ترتیب تقدم و تاخر با متعدد بودن مستحق نفقه :

در قوانین كنونی اگر شخص نتواند نفقه تمام كسانی را كه بر عهده اوست بپردازد باید بدین ترتیب رفتار كند :

1 : تامین معاش خود او مقدم بر دیگران است، زیرا حقوق نمی تواند كسی را وادار به فداكاری كند.

توجه: آنچه در قانون در این زمینه بی پاسخ مانده است مدتی است كه شخص باید بیش از دیگران نفقه خود را داشته باشد تا ملزم به انفاق آنان شود .همبستگی خانوادگی ایجاب می كند كه كمترین مدت كه داشتن خوراك و لباس و منزل در یك روز باشد مناط اعتبار باشد.

2 : ماده 1203 : در صورت بودن زوجه و یك یا چند نفر واجب النفقه دیگر، زوجه مقدم بر سایرین خواهد بود .

بیان و غرض قانونگذار : اگر كسی مادر و زوجه داشته باشسد و نتواند به بیش از یك نفر بدهد باید زن را مقدم دارد .

نكات قابل دقت در قانون :

این قاعده از نظر اخلاقی زیان بار و قابل نكوهش است زیرا عادلانه نیست كه تامین اندوخته مالی زن ( در حالی كه ثروتمند هم هست) بر ادامه زندگی مادر و پدر شوهر مقدم باشد.و در حقوق ما نفقه زن تنها برای امرار معاش نیست و بیشتر به طلب مالی شباهت دارد.

(نكته : آیا در اسلام نفقه بر زن، به علت تامین معاش است یا یك طلب مالی و یا ... ؟ )

تعدد منفق بحث ناتوانی منفق 3 : اگر اقارب واجب النفقه متعدد باشند و منفق نتواند نفقه همه آنها را بدهد، اقارب در خط عمودی نزولی بر اقارب در خط عمودی صعودی خواهد بود.

بیان و غرض قانونگذار : قانونگذار در این ماده خواسته است فرزندان را گرچه نواده های شخص انفاق كننده باشد بر پدر و مادر او كه در خط عمودی صعودی قرار گرفته است مقدم شمارد و در حقیقت در انفاق به فرزندان، متاثر از وضع اجتماعی و روانی شده است.

(منبع : كتاب حقوق مدنی دكتر كاتوزیان وعقاید ایشان)


نظر کاربران