طلاق حقی نیست كه به مرد عطا شده باشد و از زن بازداشته شده باشد بلكه طلاق آخرین راه چاره ای است كه برای پایان دادن به زندگیهای بدون عاطفه و مشقت بار در نظر گرفته شده است به همین لحاظ مسولیت فردی كه اختیار بیشتری در این موضوع دارد بیشتر است لذا باید توجه داشت افرادی كه از روی هوا و هوس به این امر اقدام میكنند و با بروز كمترین اختلافات آنرا چاره كار خود میدانند روزی باید در مقابل خداوند متعال پاسخگو باشند كه آیا واقعا امكان ادامه زندگی به هیچ وجه وجود نداشته و آیا آنها همه سعی خود را برای ادامه زندگی كرده اند ؟ و باید پاسخ دهند چرا چیزی را كه خداوند امر به محكم و استوار كردن آن كرده براحتی از هم گسسته اند .
بر اساس قوانین و موازین كشور وقوع امر طلاق از سه راه امكانپذیر است . ساده ترین شكل وقوع طلاق زمانی است كه زن و شوهر بر مساله طلاق توافق داشته باشند و دیگر مایل به ادامه زندگی با هم نباشند.این نوع طلاق به طلاق توافقی معروف است كه از اختیار مرد در طلاق ناشی می شود .
نوع دیگر طلاق كه اساس تمام قوانین طلاق می باشد طلاق به خواست و اراده مرد است.
تبصره - زن نیز می تواند با وجود شرایط مقرر در مواد (1119) ، (1129) و (1130) این قانون ، از دادگاه تقاضای طلاق نماید .در این حالت مرد موظف به پرداخت كلیه حقوق زن می باشد .
اما نوع دیگر طلاق كه همچنان ریشه در اختیار مرد دارد طلاق به خواست زن است ، در این حالت زن با اثبات شرایط عسر و حرج خود (در این شرایط دادگاه مرد را مجبور به طلاق می كند ) و یا با توجه به وكالتی كه از ابتدای عقد در شرایط ضمن عقد از مرد گرفته می تواند خود را مطلقه نماید .
بر اساس ماده 1130 قانون مدنی- در مورد زیر زن می تواند به حاكم شرع مراجعه و تقاضای طلاق نماید در صورتی كه برای محكمه ثابت شودكه دوام زوجیت موجب عسر و حرج است می تواند برای جلوگیری از ضرر و حرج زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورت میسر نشدن به اذن حاكم شرع طلاق داده می شود.
تبصره - عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی كه ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشكل باشد و موارد ذیل در صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر وحرج محسوب می گردد :
مورد1 : ترك زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در مدت یك سال بدون عذر موجه .
مورد 2 : اعتیاد زوج به یكی از انواع مواد مخدر و یا ابتلاء وی به مشروبات الكلی كه به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امكان الزام وی به ترك آن در مدتی كه به تشخیص پزشك برای ترك اعتیاد لازم بوده است .
در صورتی كه زوج به تعهد خود عمل ننماید و یا پس از ترك ، مجددا به مصرف موارد مذكور روی آورده ، بنا به درخواست زوجه ، طلاق انجام خواهد شد .
مورد 3 : محكومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر .
مورد 4 : ضرب و شتم یا هرگونه سوء استفاده مستمر زوج كه عرفا با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد
مورد 5 : ابتلاء زوح به بیماری های صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه صعب العلاج دیگری كه زندگی مشترك را مختل نماید .
موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست كه دادگاه در سایر مواردی كه عسر و حرج زن در دادگاه احراز شود ، حكم طلاق صادرنماید .
همچنین اگر در ضمن عقد شروطی واقع شود كه در موارد قانونی حق طلاق بصورت وكالت بلا عزل به زن تنفیذ شود این شرایط در درخواست زن برای طلاق نافذ خواهد بود.
باید توجه داشت طلاق به خواسته مرد و طلاق توافقی قابل رجوع است یعنی مرد دوباره می تواند بر ادامه زندگی با زن اراده كرده و بدون ازدواج در مدت مقرر زن دوباره به همسری مرد در می آید . اما در طلاق عسر و حرجی یا قضائی امكان رجوع برای مرد وجود ندارد و صرفا با توافق طرفین امكان آن بوجود می آید. اما اجرای صیغه طلاق بدون صدور گواهی عدم امكان سازش غیر قانونی می باشد.
اجرای صیغه طلاق و ثبت آن پس از رسیدگی دادگاه و صدور گواهی عدم امكان سازش صورت خواهد گرفت . متقاضی گواهی عدم امكان سازش باید تقاضانامه ای به دادگاه تسلیم نماید كه در آن علل تقاضا به طور موجه قید گردد. پس از وصول تقاضانامه دادگاه راسا یا به وسیله داور یا داوران سعی در اصلاح بین زن و شوهر و جلوگیری از وقوع طلاق خواهد كرد. هرگاه مساعی دادگاه برای حصول سازش نتیجه نرسد با توجه به ماده 8 این قانون گواهی عدم امكان سازش صادر خواهد كرد. دفتر طلاق پس از دریافت گواهی مذكور به اجرای صیغه طلاق و ثبت آن اقدام خواهد نمود. هر یك از طرفین عقد بدون تحصیل گواهی عدم امكان سازش مبادرت به طلاق نماید به حبس جنحه ای از شش ماه تا یك سال محكوم خواهد شد. همین مجازات مقرر است برای سردفتری كه طلاق را ثبت نماید.
و در همین قانون و ماده 8 آمده :
در موارد زیر زن یا شوهر حسب مورد می تواند از دادگاه تقاضای صدور گواهی عدم امكان سازش نماید و دادگاه در صورت احراز آن موارد گواهی عدم امكان سازش صادر خواهد كرد.
مورد 1 : توافق زوجین برای طلاق .
مورد 2 : استنكاف شوهر از دادن نفقه زن و عدم امكان الزام او به تادیه نفقه همچنین در موردی كه شوهر سایر حقوق واجبه زن را وفا نكند و اجبار او به ایفا هم ممكن نباشد.
مورد 3 : عدم تمكین زن از شوهر.
مورد 4 : سو رفتار و یا سو معاشرت هر یك از زوجین به حدی كه ادامه زندگی را برای طرف دیگر غیر قابل تحمل نماید.
مورد 5 : ابتلا هر یك از زوجین به امراض صعب العلاج به نحوی كه دوام زناشویی برای طرف دیگر در مخاطره باشد.
مورد 6 : جنون هر یك از زوجین در مواردی كه فسخ نكاح ممكن نباشد.
مورد 7 : عدم رعایت دستور دادگاه در مورد منع اشتغال به كار یا حرفه ای كه منافی با مصالح خانوادگی یا حیثیات شوهر یا زن باشد.
مورد 8 : محكومیت زن یا شوهر به حكم قطعی به مجازات پنج سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی كه بر اثر عجز از پرداخت منجر به پنج سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی كه مجموعا منتهی به پنج سال یا بیشتر و بازداشت شود و حكم مجازات در حال اجرا باشد.
مورد 9 : ابتلا به هر گونه اعتیاد مضری كه به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و ادامه زندگی زناشویی را غیر ممكن سازد.
مورد 10 : هرگاه زوج همسر دیگری اختیار كند یا تشخیص دادگاه نسبت به همسران خود اجرای عدالت ننماید.
مورد 11 : هر یك از زوجین زندگی خانوادگی را ترك كند. تشخیص ترك زندگی با دادگاه است .
مورد 12 : محكومیت قطعی هر یك از زوجین در اثر ارتكاب جرمی كه مغایر با حیثیت خانوادگی و شئون طرف دیگر باشد.
تشخیص این كه جرمی مغایر با حیثیت و شئون خانوادگی است با توجه به وضع و موقع طرفین و عرف و موازین دیگر با دادگاه است .
مورد 13 : جهت عوارض و خصوصیات جسمی نتوانند از یكدیگر صاحب اولاد شوند.
مورد 14 : در مورد غایب مفقودالاثر با رعایت مقررات ماده 1029 قانون مدنی
تبصره : طلاقی كه به موجب این قانون و بر اساس گواهی عدم امكان سازش واقع می شود فقط در صورت توافق كتبی طرفین در زمان عده قابل رجوع است
با بوجود آمدن موانع مختلف قانونی و مسائلی مثل مهریه های امروزی كمتر پیش میاید مرد مستقیما قصد طلاق زن را داشته باشد و حتی بعضاً با وجود انحرافات مشخص در همسر بعضی از مردها بخاطر بار مالی سنگین طلاق از آن دوری میكنند و زندگی بی روحی را در پیش میگیرند و گاهی سعی در ایجاد ناراحتی برای زن می كنند تا او خود پیش قدم شود در كنار این مساله مراجعات مكرر زنها برای طلاق و ادعاهای مكرر عسر و حرج قضات دادگاه را برای صدور حكم طلاق دچار تردید میكند و این امكان هم در صورت ارائه نكردن دلایل محكم از طرف زن غیر ممكن است . بنابر این بهترین راه خاتمه دادن به زندگیهای مشقت بار و بدون عاطفه توافق طرفین بر روی طلاق می باشد كه در ضمن این توافق دو طرف بر روی مسائل مالی و حقوق مشخصه توافق كرده و با دادن دادخواست مشترك امكان طلاق را فراهم می كنند و چون این درخواست مشترك و با توافق طرفین است حكم صادر شده در مورد آن قطعی بوده و قابل تجدید نظر خواهی نیز نمیباشد كه از نظر زمان رسیدگی سریع تر از موارد دیگر طلاق خواهد بود.
نظر کاربران