موانع نکاح اموری است که عدم آنها در نکاح شرط است و وجود آنها مانع صحت ازدواج می شود . موانع نکاح را شرایط منفی نیز می توان نامید.
این موانع در حقوق ایران عبارتند از : شوهر داشتن ، داشتن چهار زن دائمی ، عدۀ زن، قرابت در حدود معین ، مطلقه بودن به سه طلاق و نه صرفا طلاق ، کفر، لعان و احرام که ذیلا به شرح هر یک از آنها می پردازیم.
1 - شوهر داشتن (تأهل) :
شوهر داشتن زن یکی از موانع نکاح است و ازدواج با زن شوهر دار، ضمانت اجرای مدنی و کیفری دارد، اگر چه چند زنی در حقوق ما با شرایطی پذیرفته شده است ، ولی چند شوهری به هیچ وجه مجاز نیست.
تعدد شوهر برخلاف نظم عمومی و اخلاق حسنه و موجب اختلاط نسل است و قانون هیچ یک از کشورهای متمدن ، آن را نپذیرفته است. برابر قانون مدنی که باطل است و به علاوه ممکن است موجب حرمت ابدی (همیشگی) ازدواج با زن و مرد دوم گردد.ماده 1050 قانون مدنی در این باره می گوید: هر کس زن شوهر دار را با علم به وجود علقه زوجیت و حرمت نکاح برای خود عقد کند، عقد باطل و آن زن مطلقا بر آن شخص حرام موبد می شود.
بنابراین اگر کسی زن شوهرداری را باعلم به وجود رابطه زوجیت و حرمت نکاح برای خود عقد کند، این ازدواج هم باطل و هم موجب حرمت ابدی است ؛ یعنی دیگر هیچگاه ، حتی پس از انحلال نکاح، آن مرد نمی تواند با این زن ازدواج کند.پس ازدواج با زن شوهردار جرم است و اگر منجر به مواقعه نگردد، طرفین این عقد باطل به شش ماه تا 2 سال حبس یا جزای نقدی از سه تا داوزده میلیون ریال محکوم خواهند شد(ماده 644 قانون مجازات اسلامی تعزیرات و مجازتهای بازدارنده مصوب 1375)
2 - داشتن چهار زن دائمی :
در حقوق اسلامی تعدد زوجات به چهار زن دائمی محدود شده و استیفاء عدد از موانع نکاح به شمار آمده است.
استیفاء در لغت به معنی کامل گرفتن است و استیفاء عدد در اصطلاح فقهی آن است که مرد چهار زن دائم داشته باشد ؛ در این صورت نمی تواند زن پنجمی به عقد دائمی بگیرد.
همانطور که شوهر داشتن مانعی برای ازدواج زن به شمار می رود، استیفاء عدد مانعی برای ازدواج دائم مرد و موجب بطلان نکاح مجدد است. این منع در قانون مدنی صریحاً ذکر نشده است ، لیکن با توجه به حقوق اسلامی و طبق عرف و عادت مسلم که مبتنی بر آن است، در محدود بودن تعدد زوجات دائم به چهار زن نمی توان شک کرد.
تعدد زوجات در کشورهای غربی ممنوع و بر خلاف نظم عمومی و اخلاق حسنه است ولی در حقوق ایران و اکثر کشورهای اسلامی ، به پیروی ار فقه اسلامی ، در صورتی که از حد مقرر تجاوز نکند، پذیرفته شده است. البته قانونگذار جدید آن را بیش از پیش محدود کرده است.
3 - عدۀ زن :
در عده بودن زن یکی از موانع نکاح به شمار می آید و قبل از توضیح در این باره بجاست مفهوم و احکام عده مورد بررسی قرار گیرد.بنابر تعریف ماده 1150 قانون مدنی عده عبارت است از مدتی که تا انقضای آن زنی که عقد نکاح او منحل شده است نمی تواند شوهر دیگر اختیار کند.
در توجیه عده دلایلی آورده شده است:یکی آنکه جلوگیری از اختلاط نسل ایجاب می کند که زن تا مدتی پس از انحلال نکاح نتواند شوهر کند. دیگر آنکه رابطه نکاح ، هر قدر ناپایدار و ملال آور باشد، محترم است و احترام آن اقتضا می کند که زن نتواند بلافاصله پس از انحلال نکاح، از نو ازدواج کند.علاوه بر این دلایل که در پاره ای موارد تنها یکی از آنها صادق است ، عده طلاق گاهی مهلتی برای تفکر و بازگشت به زندگی زناشویی است. در این مدت زن و شوهر می توانند درباره کانون خانوادگی ، سرنوشت خود و فرزندان شان نیک بیندیشند و قانونگذار به شوهر امکان داده است که در صورت پشیمانی از گستن رابطه زناشویی، با رجوع به همسر خود، اثر طلاق را از میان برده، زندگی مشترک را بدون اشکال از سر گیرد.
4 - بحث اقسام عده
5- بحث عده وفات :
یعنی مدتی که زن بعد از مرگ شوهر باید برای اختیار شوهر دیگر صبر کند، اصولا چها ماه و ده روز است.
ماده 1154 قانون مدنی در این باره می گوید: عده وفات چه در دائم چه در منطق در هر حال چهارماه و ده روز است، مگر اینکه زن حامله باشد که در این صورت عده وفات تا موقع وضع حمل است، مشروط بر اینکه فاصله بین فوت شوهر و وضع حمل از چهار ماه و ده روز بیشتر باشد و الا مدت همان چهار ماه و ده روز خواهد بود.
1- عدۀ زن آبستن : عده زن آبستن ، طبق ماده 1153 قانون مدنی ، تا وضع حمل است .
2- عده زن غیر آبستن : برابر ماده 1151 قانون مدنی ، عده طلاق زن غیر آبستن سه طهر است. طهر در لغت پاک شدن را گویند و در اصطلاح حقوقی عبارت است از پاکی زن از عادت زنانگی و نیز مدتی که بین دو عادت زنانگی قرار گیرد.
3- زنانی که عده طلاق ندارند: زنی که بین او و شوهر خود نزدیکی واقع نشده و همچنین یائسه نه عده طلاق دارد و نه عده فسخ نکاح، ولی عده وفات در هر مورد باید رعایت شود (ماده 11559 مقصود از زن یائسه زنی است که به سن یأس رسیده باشد یعنی سنی که دیگر امید باردار شدن ندارد.)
عدۀ بذل یا انقضاء مدت که مربوط به نکاح منقطع است با عدۀ طلاق همیشه یکسان نیست.اگر زن حامله باشد، مانند مورد طلاق، عدۀ او با وضع حمل منقضی می شود، ولی اگر حامله نباشد در مورد بذل یا انقضا مدت یا فسخ نکاح منقطع ، مقرر می دارد: عدۀ فسخ نکاح و بذل مدت و انقضا آن در مورد نکاح منقطع در غیر حامل دو طهر است ، مگر اینکه زن با انقضای سن ، عادت زنانگی نبیندکه در این صورت 45 روز است.
خویشانی که نکاح با آنها به علت قرابت ممنوع است محارم نامیده می شوند.
قرابت در حدود معین نه فقط در حقوق ایران بلکه در حقوق همه کشورهای متمدن از موانع نکاح به شمار می آید.
ازدواج با خویشان نزدیک از نظر فیزیولوژی زیان بخش است و از نظر اخلاقی ازدواج با خویشان نزدیک منفور و محکوم است.
محارم بر سه دسته اند : محارم نسبی ، محارم سببی ، و محارم رضاعی
1- نکاح با پدر و اجداد و مادر و جدات هر قدر که بالا برود.
2- نکاح با اولاد هر قدر که پایین بیاید.
3- نکاح با بردار و خواهر و اولاد آنها تا هر قدر که پایین برود.
4- نکاح با عمات (عمو و عمه ) و خالات (خاله و دایی) خد و عمات و خالات پدر و مادر و اجداد و جدات
موانع ازدواج / 1- بین مرد و مادر و جدات زن حتی بعد از انحلال ازدواج (بند ا ماده 1047 )
موانع ازدواج / 2- بین مرد و زنی که سابقاً زن پدر و یا زن یکی از اجداد یا زن پسر یا زن یکی از احفاء (فرزندزادگان ) او بوده است.(بند 2 ماده مذکور)
موانع ازدواج / 3- بین مرد و اناث از اولاد زن ، از هر درجه که باشند مشروط بر اینکه بین زن و شوهر نزدیکی واقع شده باشد.(بند 3 ماده 1047)
موانع ازدواج / 4- بین مرد و خواهر زن، مگر بعد از انحلال ازدواج با آن زن . ماده 1048 قانون مدنی در این باره می گوید: جمع بین دو خواهر ممنوع است، اگر چه به عقد منقطع باشد
موانع ازدواج / 5- بین مرد و دختر برادر زن یا دختر خواهر زن، مگر با اجازه زن. (ماده 1049 قانون مدنی)
محارم رضاعی : اگر کودکی ، شیر غیر مادر خود را با شرایط خاصی بنوشد، به آن زن (دایه) و بستگان او محرم می شوند که به آن محرم رضاعی یا شیری گفته می شود.
نظر کاربران