نفی نسب

نفی نسب

برای درک بهتر نفی ولد باید معنی نسب را مشخص کرد.

بحث 1 :

نسب را در معنای فرزند و اولاد به کار برده اند به همین جهت در تعریف نسب می توان گفت که رابطه خونی و حقوقی است که پدر و مادر را به فرزندان آنان مربوط می کند رابطه ای که کودک با والدین خود دارد گاه از نظرقانون ، به رسمیت شناخته میشود که رابطه مشروع و قانونی است در این صورت کودک، فرزند قانونی و مشروع پدرو مادر است. گاه این رابطه را قانون به رسمیت نمی شناسد . که در این صورت فرزند غیر مشروع پدر و مادر است

بحث 2 : فرزند مشروع طبق ماده 1158 قانون مدنی:

طفل متولد در زمان زوجیت ملحق به شوهر است ، مشروط بر اینکه از تاریخ نزدیکی تا زمان تولد کمتر از شش ماه و بیشتر تر از ده ماه نگذشته باشد. (این ماده در حقوق ایران به اماره فراش معروف است.)

بحث 3 : شرایطی که فرزند مشروع تلقی می شود :

1- تولد فرزند در زمان زوحیت باشد،یعنی پدر و مادر او زن و شوهر باشند

2- کودک در فاصله ای کمتر از شش ماه و بیش از ده ماه از تماس جنسی و نزدیکی پدرو مادر نگذشته باشد، متولد گردد.

3- رابطه زناشویی، وجود رابطه زناشویی بین پدر و مادر ، اولین شرط مشروعیت فرزند آنان است ، یعنی طفلی که از رابطه آزاد زن و مرد به وجود آید فرزند مشروع و قانونی آنان شناخته نخواهد شد.

بحث 4 : توجیه اماره فراش :

در توجیه اماره فراش دلایل مختلفی آورده شده که مهمترین آنها دلایل زیر است :

1- عفت زن و انجام تکالیف زناشویی که اقتضا می کند که طفل از آن شوهر است.

2- شوهر با عقد نکاح به طور ضمنی اطفال متولد از زن خود را فرزندان خویش شناخته است بنابر این اماره ابوت مبتنی بر اقرار ضمنی شوهراست.

این دلایل که حاکی از ارزش فوق العاده ای است که در گذشته برای اراده قائل بودند قابل ایراد است، زیرا مسلم نیست که شوهر هنگام عقد نکاح چنین چیزی را اراده کرده باشد وانگهی اراده شوهردراین باره موثر نیست و شوهر چه بخواهد، چه نخواهد موثر نیست و فرزند متولد اززنش به حکم قانونی به او ملحق است.

نفی نسب بحث 5 : اگر اراده شوهر در الحاق طفل به او موثر باشد باید هم او بتواند به صرف اراده نفی ولد کند در حالی که این امر ممکن نیست.

نفی نسب بحث نفی ولد :

نفی ولد عبارت است از آن که به موجب آن پدرباید در دادگاه ثابت کند که طفل متولد شده ازنطفه او نبوده و ملحق به او نیست .

طبق قانون حداکثر مدت طرح چنین دعوایی دو ماه از تاریخ تولد طفل پیش بینی شده است و پس از آن دعوی مزبورمشمول مرورزمان شده و قابل طرح نیست .

مگر آن که شوهرثابت کند با حیله و نیرنگ تاریخ تولد طفل را از او مخفی داشته اند که در این صورت شروع دوم ماه برای طرح دعوی، از تاریخ اطلاع او از تولدطفل است .

دعوی نفی ولد از پدری که اقرار به الحاق طفل به خود کند یااقدامی کند که حاکی از نوعی اقرارباشد( مثلا برای طفل شناسنامه بگیرد یا نام انتخاب کند) پذیرفته نخواهد شد . برای مشروع شناختن نسب طفل، کافی نیست که پدرو مادر او زن و شوهرباشند بلکه باید انعقاد نطفه درزمان زوجیت صورت گرفته باشد . اگر در اثررابطه آزاد زن و مردی نطفه منقعد شود وسپس آنان بایک دیگر ازدواج کنند نسب کودک مشروع نمی باشد.

بحث 6 : ممکن است بعد ازانقعاد نطفه و قبل از تولد کودک رابطه زوجیت بنابر عللی از قبیل فوت زوج ، طلاق یا فسخ نکاحی ازبین برود که دراین فرض دو حالت ممکن است پیش آید :

1- پس از انحلال نکاح مادرشوهرنکرده است.

2- در این مورد ماده 1159 قانون مدنی تعیین تکلیف کرده و مقرر میدارد هر طفلی که بعد از انحلال نکاح متولد شود ملحق به شوهراست مشروط به این که مادر هنوز شوهر نکرده باشد و ازتاریخ انحلال نکاح تا روز ولادت طفل بیش ازدو ماه نگذشته باشد مگر آن که ثابت شود از تاریخ نزدیکی تا زمان ولادت کمتر ازشش ماه و یا بیش ازده ماه گذشته باشد.

3- پس از انحلال نکاح، مادر شوهر کرده است.

به عبارت دیگر پس ازانحلال نکاح و نگاهداشتن عده ، زن با مرد دیگری ازدواج میکند و در دوران زناشویی دوم فرزند متولد شود، کودک در این فرض محصول نکاح و آمیزشی است که از آن بیش ازده ماه و کمتر از شش ماه نگذشته باشد، یعنی اگر از انحلال نکاح اول ده ماه نگذشته باشد و طفل زودترازشش ماه ازتاریخ نکاح دوم به دنیا آید، کودک را باید از آن شوهر اول دانست .

نکاح اول و خانواده اولیه منحل شده و از بین رفته است وبقاء خانواده دوم مصلحت کودک ایجاب میکند که در خانواده دوم بزرگ شده و رشد یابد بنابرا ین کودک را میبایست متعلق به شوهر دوم دانست.

ماده 1160 قانون مدنی در این خصوص مقرر می دارد:

بحث 7 : درصورتی که عقد نکاح پس ازنزدیکی منحل شود و زن مجددا شوهر کند وطفلی از او متولد گردد طفل به شوهر وی ملحق میشود که مطابق مواد قبل، الحاق او به آن شوهر ممکن است درصورتی که مطابق مواد قبل الحاق طفل به هر دو شوهر ممکن باشد، طفل ملحق به شوهر دوم است مگر ان که امارات قطعی برخلاف آن دلالت کند.

بحث 8 : لعان یکی ازموارد نفی ولد :

اگرمردی که به طبق اماره فراش پدر کودک به شما میرود ، بخواهد نسب کودک را نفی کند می بایست به دعوی نفی نسب یا به لعان متوسل شود .

بحث 9 : تفاوت لعان با دعوی نفی ولد : تفاوت لعان با دعوی نفی ولد این است که ازطرف شوهرمطرح می شود . در دعوی نفی ولد شوهر می بایستی دلیل محکه پسند داشته باشد تا ادعای او ثابت شود اما در لعان نیازی به دلیل نبود و به صرف سوگند نسبت کودک با پدر منتقی می شود.

پس از آنکه لعان برای نفی ولد به عمل آمد آثارزیربر آن مترتب می گردد :

1) رابطه فرزند مورد لعان با پدرو خویشاوندان پدری قطع می گردد.

2) عقد نکاح بین زوجین منفسخ می شود.

3) زن و شوهری که ملاعنه کرده اند بریک دیگر حرام ابدی می شود.

پس از تحقق لعان درصورتیکه پدررجوع کند یعنی کودک را فرزند خود بداند ،طبق ماده 883 ق . مدنی پدرو خویشاوندان پدری ازفرزند موردلعان ارث نمی برند. وفقط از پدر ارث می برد.


نظر کاربران